پدر چای وون حواسش پرت شد و باعث تصادف شد و چای وون از ماشین پرت شد بیرون و ضربه خیلی شدیدی به سرش وارد شد ولی با این حال از جاش بلند شد و دوید تا کمک بیاره اون پدر بزرگ و مادر بزرگش رو از دست داده بود و دیگه نمیخواست که پدر و مادرشو از دست بده پس به امید پیدا کردن کمک به سمت جنگل حرکت کرد.
دو روز از رفتن به جنگل گذشته بود و چای وون توی جنگل گم شده بود همینطور به راهش ادامه داد تا به یک کلبه ای وسط جنگل رسید.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
من بی تی اس رو دوست دارم به عنوان یکی دیگه ای از دست و از توابع استان سیستان بلوچستان قرار گرفته است وات ده فاجججج؟
😂😂
من بی تی اس رو دوست دارم چون که جواب گذشته من رو خیلی باید برام جالب باشه
جان😐
جرر😂
چالش: من بی تی اس رو دوست دارم چون اونا حرفای انگیزشی میزنن
عالی بود ❤❤
تنکک
داستانتو دوست دارم متفاوته یجورایی بنظرم❤
ج چ: من بی تی اس رو دوست دارم چون خیلی خیلی ممنونم بابت اینکه منو دوست دارن 😂😂
ممنونم
😂😂
نخوندم ول لایک شد
تنک